چالش امروز خاورمیانه جنگ یا مذاکره است
دو جمله در کلام رهبری بسیار راهبردی بود «جنگ نمی شود و مذاکره هم نمی کنیم»»
دولت ایلات متحده پس از ناکامی ها در سوریه ،فشار بر ایران را در دستور کار خود قرار داد به این دلیل بود که ترامپ تصمیم به خروج از برجام و بازگشت تحریم ها گرفت اشتباه است فکر کنیم اگر ترامپ جمهوری خواه سر کار بود فشار بر ایران وجود نداشت یا کمتر بود به اعتقاد کارشناسان و گواه تاریخ اگر دموکرات ها هم سر کار بودند فشار بر ایران اگر بیشتر نبود کمتر هم نبود اما شاید شیوه فشار تغییر می کرد آنها از برجام خارج نمی شدند اما برجام را تو خالی می کردند که ماندن و خروج از آن برای ایران هزینه داشته باشد.
اشتباه محاسباتی است که عده ای خوش خیال می کنند که اگر دموکرات ها سر کار بیایند همه چیز حل می شود و جنگ افروزی و قدرت طلبی آمریکا پایان می یابد.آمریکا نمی خواهد با ایران فدرتمند رودرو باشد این خاصیت نظام بین الملل است.آمریکا به جهت حفظ نظام تک قطبی که هروز قبل تر از دیرور روبه اوفول است به قدرت طلبی و جنگ افروزی خود در مناطق مختلف جهان پایان نمی دهد.از قلب خاورمیانه گرفته تا مناطق نزدیک تر کشور های آمریکا جنوبی که همه همه درگیر قدرت طلبی های دولت آمریکاست.
از نظر تحلیل گران جنگی بین ایران و آمریکا نمی شود علتش این است که ایران همان ایران قبل نیست امروز ایران از یمن تا سوریه گرفته صاحب نفوذ است و می تواند تمامی پایگاه های آمریکا در این مناطق تحت شعاع قرار دهد و همچنین پیشرفت های نظامی ایران به حدی رسیده است که آمریکا می داند اگر اقدامی خلاف انجام دهد امنیت اسرائیل شریک استراتزیک وشرکای عربی به شدت به خطر می افتد.
اگر بخواهد جنگ را از طریق شرکا خود آغاز کند باز ناکام خواهد ماند مهمترین شرکای آمریکتا در منطقه اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هستند از طرفی کشورهای عربی در باتلاق جنگ با یمن گیر افتاده اند و قطعا الان توانایی جنگ رودرو با کشورقدرتمندی چون ایران را ندارند. از طرف دیگر اسرائیل هست که آن هم قبل از حمله به ایران باید از محور مقاومت عبور کند که با پیروزی اخیر محور مقاومت در سوریه ،در شزایط حال این امر غیر ممکن است .با این تحلیل هست که گفته می شود جنگ نمی شود.
جنگ نمی شود اما چر مذاکره نمی کنیم در فرصت دیگر می نویسم..
چالش امروز خاورمیانه جنگ یا مذاکره است
دو جمله در کلام رهبری بسیار راهبردی بود «جنگ نمی شود و مذاکره هم نمی کنیم»»
دولت ایلات متحده پس از ناکامی ها در سوریه ،فشار بر ایران را در دستور کار خود قرار داد به این دلیل بود که ترامپ تصمیم به خروج از برجام و بازگشت تحریم ها گرفت
اشتباه است فکر کنیم اگر ترامپ جمهوری خواه سر کار بود فشار بر ایران وجود نداشت یا کمتر بود به اعتقاد کارشناسان و گواه تاریخ اگر دموکرات ها هم سر کار بودند فشار بر ایران اگر بیشتر نبود کمتر هم نبود اما شاید شیوه فشار تغییر می کرد آنها از برجام خارج نمی شدند اما برجام را تو خالی می کردند که ماندن و خروج از آن برای ایران هزینه داشته باشد.
اشتباه محاسباتی است که عده ای خوش خیال می کنند که اگر دموکرات ها سر کار بیایند همه چیز حل می شود و جنگ افروزی و قدرت طلبی آمریکا پایان می یابد.آمریکا نمی خواهد با ایران فدرتمند رودرو باشد این خاصیت نظام بین الملل است.آمریکا به جهت حفظ نظام تک قطبی که هروز قبل تر از دیرور روبه اوفول است به قدرت طلبی و جنگ افروزی خود در مناطق مختلف جهان پایان نمی دهد.از قلب خاورمیانه گرفته تا مناطق نزدیک تر کشور های آمریکا جنوبی که همه همه درگیر قدرت طلبی های دولت آمریکاست.
از نظر تحلیل گران جنگی بین ایران و آمریکا نمی شود علتش این است که ایران همان ایران قبل نیست امروز ایران از یمن تا سوریه گرفته صاحب نفوذ است و می تواند تمامی پایگاه های آمریکا در این مناطق تحت شعاع قرار دهد و همچنین پیشرفت های نظامی ایران به حدی رسیده است که آمریکا می داند اگر اقدامی خلاف انجام دهد امنیت اسرائیل شریک استراتزیک وشرکای عربی به شدت به خطر می افتد.
اگر بخواهد جنگ را از طریق شرکا خود آغاز کند باز ناکام خواهد ماند مهمترین شرکای آمریکتا در منطقه اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هستند از طرفی کشورهای عربی در باتلاق جنگ با یمن گیر افتاده اند و قطعا الان توانایی جنگ رودرو با کشورقدرتمندی چون ایران را ندارند. از طرف دیگر اسرائیل هست که آن هم قبل از حمله به ایران باید از محور مقاومت عبور کند که با پیروزی اخیر محور مقاومت در سوریه ،در شزایط حال این امر غیر ممکن است .با این تحلیل هست که گفته می شود جنگ نمی شود.
جنگ نمی شود اما چر مذاکره نمی کنیم در فرصت دیگر می نویسم..
فهوی حسین : رومه نگار مصری که گرایش ناسیونالیستی عربی دارد و اتفاقا مشی ضد ایرانی هم دارد در یک مقاله مفصل در مقام مقایسه مصر و ایران چنین مینویسد :
ما و ایرانی ها بیش از سی سال پیش در فضای بین المللی در یک سطح بودیم .
ایرانی ها راه مبارزه و مقاومت در برابر ابر قدرتها ، بخصوص آمریکا را انتخاب کردند و ما مسیر سازش را برگزیدیم .
ما هر سال مزد خیانت مان به اعراب را از طرف آمریکا در قالب 4 میلیارد کمک بلاعوض میگرفتیم و ایرانی ها از همان اول فشار ی، اقتصادی و تحریم و جنگ داخلی و جنگ نابرابر را تجربه کردند
امروز ایران از یک قدرت منطقه ای به یک قدرت جهانی تبدیل شده که هیچ مشکلی در سطح منطقه و جهان بدون جلب نظر ایران قابل حل نیست.
و کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا 64 بار هر کدام عبارت ایران را در مناظره تلوزیونی خود بکار میبرند.
گویی حریفی جز ایران در سطح جهان ندارند .
و دیگر اینکه ایرانی ها در تمام علوم استراتژیک، از هسته ای تا فضایی و تا نانو و شبیه سازی و پزشکی و
جز ده کشور برتر جهان میباشند و در صنایع موشکی چهارمین قدرت دنیا و از نظر دقت و سرعت موشکهایش شاید اولین کشور دنیاست.
و در منطقه جزیره امن و ثبات است و ما علیرغم حمایت آمریکا و اخذ کمک های سالیانه دغدغه تهیه یک وعده قرص نان برای اکثر مردم مان داریم و .!!!؟؟؟
وقتی در مملکتی رهبر درست وحسابی نباشد، خب! وضعیت میشود مصر"
وقتی در جامعه ای وحدت نباشد میشود عراق"
وقتی در کشوری فرمانده ی استواری نداشته باشد میشود پاکستان
وقتی درکشوری به ظاهر مسلمان رهبر و رئیس آن مملکت، خود فروخته به شرق وغرب باشد میشود ترکیه"
اما وقتی در کشوری شیعه ، رهبر باج به زمین و زمان ندهد، با همه ی فشارها ، سلیقه ها ، تندرو ، کندرو ، جنگ 8 ساله ، 30 سال تحریم ی و اقتصادی، جایی برای نفس کشیدن دشمن باقی نمی ماند.
خوب آن وقت می شود ایران، در میان حصاری از آتش جنگ های منطقه که گرگهای زخمی پشت مرزهایشان بی قرار زوزه می کشند .
کسی جرات ندارد به خاکشان چپ نگاه کند .
حتی مگس هایشان( پهبادها ).
منبع: رومه الشرق الاوسط.
در این باره به زودی خواهم نوشت
انجام مناسک شب قدر خیلی خوب است اما آنچه سرنوشت آدم ها را رقم می زند انجام مناسک مستحب شب قدر نیست بلکه بنده با خدای خود خلوت می کند گذشته خود را بازبینی می کند و چراغ آینده را با درس از گذشته روشن می کند.تمایز انسان با سایر موجودات تفکر است.شب قدر برای تفکر انسان در باب خود هست که قدرش چه قدر است شاید در این یکسال درهایی را زدیم که اگر قدر خودمان را می دانستیم از غیر خدای یکتا طلب نمی کردیم.
دنبال کس و ناکس در طلب حاجت رفتیم در صورتی که منزلت انسان این است که فقط از پروردگار خود طلب کند.شب قدر، شب شناخت خود است.به طناب های پوسیده ای چنگ زدیم درصورتی که تنها ریسمان مطمئن فقط فقط خداوند متعال بوده است.اگر بندگی خدا را می کردیم لازم نبود برای طلب حاجات پرستش هرخس و خاشاکی را فیلم بازی کنیم.
شب قدر شبی برای شناخت قدر خود و روشن کننده راه آینده است
آمریکا با فرستادن ژاپن وآلمان برای وساطت پیام داشت این پیام در وجه اشتراک این دو کشور می توان یافت کشورهای شکست خورده از جنگ با آمریکا که امروز زیر سلطه آمریکا تبدیل به قدرت های اقتصادی شدند؟!!
آمریکا با شروع جنگ اقتصادی و آغاز تحریم های شدید علیه ایران تلاش داشت که مردم را عاصی و با فشار بیشتر اقدام به امتیاز گیری کند که در بحث دوم جنگ و مذاکره به آن اشاره کردم و در نهایت تسلیم ایران
این پازل با فرستادن کشور های آلمان و ژاپن تکمیل شد
که هم برای ایران پیام تهدید داشت هم پیام تشویق .
در حقیقت حضور واسطه هایی چون آلمان و ژاپن در راستای ت چماق و هویج آمریکا بود
درست زمانی که حرف از جنگ و مذاکره می شود دو کشور شکست خورده و خلع سلاح شده در جنگ جهانی دوم جهت وساطت و ارسال پیام رئیس جمهور آمریکا با فاصله چند روز وارد ایران می شوند
بنابراین پیام اول به ایران این بود که نتیجه جنگ با من آمریکا) شکست مطلق است پس قبل از شکست مذاکره کنید.
اما پیام دوم درست است که کشور های آلمان و ژاپن شکست خورده جنگ هستند اما جز کشورهای قدرتمند در حوزه اقتصادی در دو قاره مجزا هستند.وهردو تحت سیطره آمریکا به این قدرت دست یافتند .
پیام دومی که به مردم ایران از طرف دولت ترامپ مخابره می شود این است که می گوید اگر با ما باشید درست است که تحقیر می شوید و عزتتان زیر سوال میرود (آنچه که در ژاپن اتفاق افتاده است)اما کشور شما، ایران با بالاترین پتانسیل ها در منطقه خاورمیانه می تواند تبدیل به یک قدرت اقتصادی وابسته در سطح منطقه و جهان شود به شرط آنکه همراه با ت های سلطه طلبانه آمریکا باشد.حرفی که از بان نخست وزیر ژاپن بعنوان پیام ترامپ به رهبر انقلاب بیان شد که مذاکره باعث پیشرفت ایران می شود.
واما پیام ایران با پاسخ های کوتاه اما کوبنده از زبان رهبرمعظم انقلاب بیان شد
پاسخ هایی که بهت و حسرت را در چهره نخست وزیر ژاپن می توانست دید
در قسمت دوم به تحلیل پاسخ رهبری می پردازم.
مسعود وزینی
کارشناس ارشد روابط بین الملل
معاملهٔ قرن (در عربی: صفقة القرن، عبری: עסקת המאה و در انگلیسی: Deal of the Century) اصطلاحی ی است و به طرحی گفته میشود که از سوی دولت ترامپ رئیسجمهور آمریکا در راستای روند صلح بین دولت فلسطین و دولت اسرائیل، که اسرائیل، در ازای دریافت امتیازهایی فراتر از تعهدات قبلی سازمان آزادیبخش فلسطین و قطعنامههای شورای امنیت، و الحاق بخشهایی از مناطق اشغالشده به خاک خود، با تشکیل دولت مستقل فلسطینی موافقت میکند.(ویکی پدیا)
این معامله به سود کیست ؟ جواب این سوال کاملا روشن است به سود رژیم اسرائیل است.حمایت همه جانبه دولت ترامپ از دولت اسرائیل و نتانیاهو از ابتدای سر کار آمدنش تا این انتخابات اخیر در اسرائیل مشهود بود.
این پیشنهاد به جهت تثبت کامل سرزمینی رژیم اسرائیل در خاک فلسطین اشغالی است در صورتی که به روند اشتغال فلسظین نگاه کنیم متوجه اصل موضوع می شویم همانطور که در عکس مشاهده می شود آنچه که در دست فلسطینی هاست بخشی از نیمی از کرانهٔ باختری و بخشی از بیتالمقدس شرقی ونوار غزه است اما بر اساس این طرح «معامله قرن» بخشهایی دیگر از فلسطین شامل نیمی از کرانهٔ باختری و بخشی از بیتالمقدس شرقی که از نظر جامعهٔ جهانی به دولت فلسطین تعلق دارد، به اسرائیل واگذار میشود، و در عوض اسرائیل با تشکیل کشور مستقل فلسطینی در نیمهٔ دیگر کزانه باختری و تمام نوار غزه و چندین محله از بیت المقدس شرقی موافقت میکند. بر اساس این طرح شهر ابودیس به جای بیتالمقدس بهعنوان پایتخت فلسطین در نظر گرفته خواهد شد.
این طرح موجب تثبت سلطه رزیم اسرائیل می شود در صورتی که تمام این خاک حق فلسطینی هایی است که سالها از خانه خود آوار شدند اگر با همراهی برخی اعراب منطقه و وطن فروشان فلسطینی این طرح اجرا شود منجر به شکست شدن مقاومت گروه های فلسطینی و در آینده ای نزدیک کل فلسطین توسط رزیم اسرائیل اشغال خواهد شد.تنها راه پیروزی و بازپس گیری خانه و کاشانه برای فلسطینی ها مقاومت است.
علت اول اینکه روسیه خواهان الحاق به اتحادیه اروپا نبوده است را باید در تاریخ و گذشته آن باید دنبال کرد روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.
فدراسیون روسیه و اتحادیه اروپا تقریباً هم سن و سال هستند. فدراسیون روسیه در دسامبر سال ۱۹۹۱ به وجود آمد و اتحادیه اروپا در فوریه سال ۱۹۹۲. هر دوی آنها شکل و قالب جدیدی دارند ولی وارث تاریخ قدیمی پیشینیان خود هستند و لذا نباید گفت که فعالیت آنها اوایل سال های ۱۹۹۰ از صفر شروع شد. با این حال، هر دوی آنها سعی کردند مرحله جدید تاریخ خود را شروع کنند. طرفین برای اولین بار قبول کردند که هدف بلندمدت آنها، تشکیل وحدت بر اساس هماهنگی موازین حقوقی و رسیدن به نزدیکی هرچه بیشتر روابط است.
در نتیجه افزایش وسعت سرزمینی قدرتمند شدن روسیه تزاری در قرن18 امپراتوری روسیه که از لهستان در شرق تا اقیانوس کبیر امتداد مییافت. از طرف دیگر در زمان اتحادیه جماهیر شوروی روسیه بعنوان یک قطب و بازیگر اصلی در روابط بین الملل بوده است این سابقه ی تاریخی به روسیه اجازه نمی دهد که زیر بار قواعد وسلطه نهادی دیگر بروند و مقامات روسیه به خاطره همین هویت تاریخی هیچ وقت حاضر نمی شود اختیارات خود را به نهادی دیگر واگذار کند که این مورد با افزایش قدرت پوتین که خواهان گسترش قدرت روسیه بعد از پایان جنگ سرد در عرصه بین المللی است تشدید می شود.
اتحادیه اروپا ساختار غیر عادی دارد. این اتحادیه به علت ساختار پیچیده داخلی و جنبه های آشکار ایدئولوژیکی برای برقراری روابط سالم با شرکای خارجی مناسب نیست. برقراری این گونه روابط به خصوص با کشورهایی دشوار است که می توانند به عنوان شرکت کنندگان بالقوه طرح اروپایی به تعبیر تنگ (عضویت در اتحادیه اروپا) یا وسیع (منطقه به کارگیری قواعد و موازین اتحادیه اروپا) در نظر گرفته شوند. روسیه هرگز امکان عضویت در اتحادیه اروپا را بررسی نکرده و بروکسل هرگز آن را به عنوان نامزد بالقوه عضویت در نظر نگرفته است. ولی مسکو در مجموع با این نقطه نظر موافق بود که موازین حقوقی اروپایی می تواند و باید اساس نزدیکی روابط را تشکیل دهد. این نقطه نظر بسیار پایدار بود و تنها مختص عصر تخیلات دمکراتیک نیمه اول سال های ۱۹۹۰ نبود.
کرامت انسان حلقه گمشده ی بشر است.بشر به دنبال سعادت راه های مختلفی رفت اما موفق نبودروزی به سمت عدالت رفت روز دیگر به دنبال رفاه وامروز راه سعادت را بطور کلی گم کرده است. حلقه ی مفقوده امروز بشر کرامت انسان است که به راحتی شکسته و خورد می شود ممکن است یک درجه دار یک سرباز را تحقیر کند روزی هم می رسد سباز سرهنگی می شود زیر دستان خود را تحقیر می کند این دور شکنی کرامتامروزه شده بلای انسان غربی وشرقی.
وقتی زن می شود و ابزاری برای تبلیغ قرار می گیرد این یعنی کرامت زن زیر سوال رفته است که فمنیسم ها هم که ادعای حمایت زا زن را دارند کرامت زن را زیر سوال میبرند.تنها مکتب فکری که در حیطه نظر به کرامت انسان میپرداز ذ اسلام است که حرمت انسان مانند خانه کعبه محترم میشمارد.سایر مکاتب فکری چه در نظر چه در عمل کرامت انسان خدشه دار می کنند وگاها کرامت انسان را بی ارزش جلوه می دهند.
آری امروز بیشتر از هروز جای خالیت نمایان می کند. یادت پارسال مامان گفت بریم شیراز.
توگفتی نه جشنواره است بعد جشنواره .
کاش این جشنواره لعنتی نبود و تو رفته بودی برای پیوند . کاش الان اینجا بودی بهت زنگ میزدم ومیگفتم علی دوتا بلیط یا کارت جشنواره برام جور کن تا با همسرم بیام.علی دلم برات خیلی تنگ شده. چرا رفتی؟؟؟
این رسم آدم های زمانه است امروز برایت یادبود میگیرند وفردا فراموشت می کنند اما من نمیگذارم نام ویاد تو از خاطره ها برود .
فقط از اون بالا کمکم کن.
عصر امروز مرزی دارد بین اعتقاد و بی اعتقادی، مرزی که از مو باریک تر است .هر فروی که اعتقاد دارد در همان لحظه می تواند ازمرز اعتقاد گذشته و به سرزمین بی اعتقادی بگذارد.مرز اعتقاد و بی اعتقادی مرز شک و یقین است.امروز ما در شک هستیم که معتقد به باور هایمان باشیم. افرادی به یقین می رسند و سعادتمند می شوند اما افرادی از محوطه شک خارج نمی شوند و عمر را اینگونه به پایان می رسانند.این افراد نه اعتقاد کامل دارند و نه کانل بی اعتقاد اند.یکی به نعل میزنن و یکی هم به میخ.یک روز از روی اعتقاد عمل می کنند اما در همان روز در تایم دیگر کاملا بی اعتقاد می شوند بر این اساس عمل می کنند.این افراد که تعدادشان کم نیست نمیتوانند سعادتمند بشوند.
خدایا مارا ازشک به یقین برسان .
درس های امام حسین(ع)
ایام اربعین تسلیت باد
امام حسین(ع) شهید شد که به ما درس آزادگی وآزاد مردی بدهد علت این واقعه بزرگ این نبود که ما فقط محزون بشیم و بعدش بدون تفکر به روند گذشتمان ادامه دهیم.این حزن وغمی که با تمام غم های دنیا فرق میکند برای این است که ما وقتی محزون میشیم تفکر کنیم. درس های بزگ عاشورا برای ما چیست.عاشورا نمی خواهد فقط ما را محزون کند عاشورا می خواهد با محزون کردن ما ، ما را به فکر فرو ببرد و مارا با درس آزادگی و آزادمردی آشنا کند.مارا به تنها راه رسیدن به سعادت ، در هر شرایطی آشنا کند .عاشورا شیوه زندگی انسان در این دنیا فانی است.عاشورا حزن و اندوه صرف نیست.لطفا عاشورا اشتباه نگیریم.
همدان تیتر یک اخبار جهان
در هفته گذشته به سرعت خبری در جهان تبدیل به تیتریک خبرگزاری ها و تمامی شبکه های جهانی شد، خبر از نشستن هواپیما های روسی در پایگاه نوژه همدان بود. باعث شد همدان تیتر یک اخبار جهان شد.
در همین رابطه وزارت دفاع روسیه نیز با صدور بیانیهای خبر استقرار جنگنده بمبافکنهای خود را در پایگاه سوم شکاری نوژه همدان تایید کرد
این اولین باری است که فضای ایران بر روی جنگندههای خارجی گشوده میشود. درمورد علت استقرارجنکنده ها دلایل مختلفی از تحلیگران داخلی وبین المللی بیان شد.
تحلیل های داخلی بیشتر متمرکز به قانونی بودن یا نبودن استفاده جنگندههای روس از پایگاه شهید نوژه همدان مطرح شد که پیش از آنکه کسی در داخل ایران پاسخ این شبهات را بدهد، بخش فارسی بنگاه سخن پراکنی دولتی بریتانیا به این مدعیات پاسخ داد: «اصل 146 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میگوید "استقرار هر گونه پایگاه نظامی خارجی در کشور هر چند به عنوان استفادههای صلح آمیز باشد ممنوع است" اما قانون درباره در اختیار دادن پایگاه نظامی به صورت موقت یا اجارهای یا اجازه استقرار هواپیماهای نظامی خارجی سکوت کرده است.اما بر اساس اصل 176 قانون اساسی، "بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی" که از وظایف شورای عالی امنیت ملی شناخته شده است اجازه استقرا جنگنده ها به جهت مقابله با تهدیدات خارجی داده شده است.
حسین دهقان، وزیر دفاع نیز در این خصوص تصریح کرد که «اگر کسی از روی ناآگاهی چنین برداشتی کرده که ما پایگاه نظامی ایران را در اختیار روسیه قرار دادیم و این اقداممان خلاف قانون اساسی بوده، اشتباه برداشت کرده است، چرا که ما هیچ پایگاهی در اختیار روسیه قرار ندادهایم.» وی همچنین به این نکته نیز اشاره کرد که «اقدامی که صورت گرفته، تصمیم نظام و شورای عالی امنیت ملی بوده است.»
لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی کشورمان نیز در همین خصوص در صحن مجلس تأکید میکند: " ایگاه نظامی به روسیه و هیچ کشور دیگری در ایران داده نشد با روسیه در مسائل منطقه همکاری داری اگر رسانه ای به این شکل عنوان کرده تکذیب میشود.».
علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و ت خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به موضوع همکاری نظامی ایران و روسیه برای استفاده از پایگاه هوایی همدان، گفت: « آنچه در پایگاه نوژه همدان رخ میدهد پرواز هواپیماهای روسیه است و پایگاه هوایی همدان نه پایگاه روسیه شده و نه جنگندهای در پایگاه نوژه مستقر شده است»
وی تأکید کرد: «تنها اقدامی که صورت میگیرد این است که هنگام پرواز اجازه داده میشود جنگندههای روسی برای دریافت سوخت در چارچوب همکاریهای دوجانبه و چهارجانبه از این پایگاه استفاده کنند»
اما تحلیل خارجی بیانگر یک همکاری کم سابقه بین ایران و روسیه به جهت مبارزه با داعش خبر می داد. وخبر از یکتحول اساسی در راهبرد روسیه در منطقه می داد.
سی ان ان آمریکا هم طی تحلیلی گزارش داد: «اهمیت بکارگیری پایگاه هوایی همدان تنها به ایران محدود نمی شود؛ بلکه این اولین باری است که روسیه از پایگاه هایی خارج از سوریه علیه داعش وارد عمل می شود. تحلیلگران مسائل ی به خوبی واقف هستند که این یک تحول راهبردی بزرگ برای مسکو است؛ چرا که جای پای روسیه- همپیمان قوی ایران- را در خاورمیانه محکم تر خواهد کرد.»
رومه النشره لبنان در خبری گزارش داد: «روسیه در حالی از ایران به بمباران داعش اقدام کرد ه است که تاکنون و بعد از پیروزی انقلاب، اجازه استقرار بیگانه در پایگاه های هوایی خود را نداده است. ایران با همکاری روسیه از خلأیی که آمریکا در منطقه بهجاگذاشته استفاده کرد و جایگاه خود را در منطقه از طریق هدف قرار دادن تروریست ها در سوریه تقویت کرد.»
پایگاه صهیونیستی المصدر هم در این رابطه گزارش داد: « بکارگیری پایگاه هوایی همدان توسط روس ها، نشان دهنده افزایش چشمگیر روابط ی روسیه و ایران است که هر دو از همپیمانان دمشق محسوب میشوند.»
جالب ترین تحلیل از شبکهٔ فارسی زبان وابسته به خاندان سلطنتی انگلیس می باشد که با ارائه تحلیلی در پی اهداف بی بی سی در این گزارش که با تیتر «استفاده روسیه از پایگاه نوژه : آمریکا نقض احتمالی قطعنامه سازمان ملل را بررسی میکند» منتشر کرده است، مینویسد: «وزارت خارجه آمریکا روز چهارشنبه گفت که بخش حقوقی این وزارتخانه مشغول ارزیابی این مساله است که آیا روسیه با استفاده از یک پایگاه هوایی ایران برای انجام عملیات نظامی در سوریه قطعنامه شورای امنیت را نقض کرده است یا نه.»
درواقع این اتفاق فصل جدیدی از روابط تهران با مسکو باز می شود که پیام های سنگینی برای قدرتهای جهانی و قدرتهای منطقه ای دارد.این آغاز ورود روسیه بطور جدی در مسئله یمن است که میتواند شطرنج منطقه را بطور کلی تغییر بدهد.اما این بستگی دارد که روسیه مثل قردادهای گذشته بد عهدی نکند ودر هر صورت پایبند به تعهد خود باشد.
مسعود وزینی – کارشناس ی
رفتار خشونت آمیز چرا ؟؟؟؟
رییس جمهور هر ساله در آغاز تحصیلی جدید سوالی تحت عنوان پرسش مهر از دانش آموزان می پرسد امسال دانش آموزان با سوالاتی متفاوت تر از قبل روبرو شدند .سوال اول رییس جمهور این بود که خشونت از کجا نشات می گیرد.به راستی علت ظهور خشونت در جامعه چیست.در پاسخ اولیه به این سوال میتوان اینطور بیان کرد که خشنونت نتیجه اندیشه ای است که از انسان تراوش می شود.ذهن آدمی است که واقعیت بیرونی خود را می یابد.اما اینجا سوالی مهمتر مطرح می شود اندیشه آدمی چگونه شکل می یابد که خود را درقالب رفتار خشونت آمیز نشان می دهد. در حقیقت خشونت محصول اندیشه ای است که سرچشمه آن را میتوان در وقایع بیرون ودرون یک فرد جستجو کرد.در مورد علت خشونت دلایل مختلفی ذکر شده است .دلایل خشونت را بطورکلی به دودسته تقسیم می شود:
در ابتدانظریه روانشناسان هست بیشترین تمرکز آن ها یافتن علت خشونت در درون یک فرد هست. به طور کلی، بر عوامل زیستشناختی (مثل سطح تستوسترون خون)و عواملی مانند از دست رفتن اعتماد به نفس فرد، احساس بیعدالتی، فقر، تراکم جمعیت، رفتار افراد و نهادهای مسؤول (مثل پلیس) و ارزشهای فرهنگی در بروز پرخاشگری مؤثر شناخته شدهاند. در زمینهی روانشناسی پرخاشگری دو نظریهی اساسی وجود دارد که به آن اشاره میشود:
بر اساس یکی از این نظریهها که به آن نظریهی سرخوردگیـ پرخاشگری گفته میشود، وقتی فرد برای دستیابی به هدفی تلاش میکند و عاملی مانع دستیابی به آن میشود، غریزهی پرخاشگری در فرد بیدار میشود که خود منجر به رفتار پرخاشگرانهی معطوف به آسیب زدن به آن مانع میشود.
ونظریه ی دیگر برای تبیین پرخاشگری نظریهی یادگیری اجتماعی است. برمبنای این نظریه، پرخاشگری مانند همهی رفتارهای دیگر از طریق اجتماعی شدن آموخته میشود. طرفداران این نظریه بیان میکنند که گرچه ناکامی میتواند منجر به رفتار پرخاشگرانه شود، اما همهی افرادی که ناکامی را تجربه میکنند ااماً پرخاشگری نشان نمیدهند.
جامعه شناسان هستند که خشونت را برخاسته از جامعه ای میدانند که انسان درون آن رشد ونمو یافته است.
یک نظریه مهم در جامعه شناسی تحت عنوان «نظریه محرومیت» وجود دارد معتقد اگر جامعه ونهاد های درون جامعه مانع رسدن فرد به هدف شوند فرد یا افراد آن جامعه روی به خشونت می آورند
در نظردیگر جامعه شناسان معتقدند که خشونت برخاسته از جامعه ای که افراد برای انجام امور خود باید روی به خشونت می آورند و اعمال خشونت روش مؤثر برای دستیابی به اهداف باشد و پرخاشگری جایگزین روشهای دیگر برای حل مسایل شود، وضعیت به گونهای خواهد شد که به جای آن که به خشونت به عنوان یک نقص و کاستی در رفتار فرد نگریسته شود، به عنوان یک مهارت و توانایی در نظر گرفته خواهد شد.
عقیده من این است که خشونت برخاسته از جامعه ای است اعضای آن بر اثر بی اعتقادی به پوچ گرایی می رساند که راهی جز خشونت برای فرار ازاین واقعیت تلخ را نمی یابند در نتیجه افراد جامعه روی به خشونت می آورند. برخلاف بیشتر نظریه ها معتقدم داعش محصول تمدن مدرن است. داعش محصول سنت نیست بلکه داعش از هیمن جامعه به اصطلاح مدرن برخاسته است. بطور کلی خشونت محصول جامعه ای است که اعتقاد را بعنوان اصلی ترین ریشه ی انسان قلع وقمع کرد و بی حیایی و هرزگی را جایگزین اعتقادات کرد. در نتیجه خشونت محصول تمدنی است که آمد ابرو را درست کند چشم را کور کرد.بعد رنسانس غرب به دنبال نوزایی بجهت از بین بردن سلطه خفت بار کلیسا بر آمد اما نتیجه این اقدام باعث شد که اعتقادات مردم بعنوان اساس و چارچوب زندگی فرد از بین برود و انسان غرق در امیال انسانی خود در هوا رها شود.
مسعود وزینی دانشجوی ارشد مطالعات اروپا (کارشناس علوم ی).
صحبت های عوامانه یا نظر سازی
سریعا خبری برروی سایت ها رفت که خبر از پیروزی دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می داد
آنچه که برخلاف تمام نظر سنجی ها بود.البته پیشتر ترامپ تمامی نظر سنجی ها را نظر سازی می خواند. در حقیقت پیروزی ترامپ را باید در سخنرانی ها تند و عوامانه او دانست.ترامپ که سالها در تلویزیون مشغول فعلیت بود می دانست چگونه بر افکار عمومی آمریکا تاثیر بگذارد که علرقم سابقه نژاد پرستانه و تبیض جنسیتی و همچنین اینکه ترامپ فقدان تجربه ی بود و با وجود حمایت گسترده دستگاه های دولتی آمریکا از کلینتون ترامپ پیروز میدانی سخت باشد. در مورد علت پیروزی ترامپ دو تحلیل مجزا از هم ارائه میدهم.
تحلیل اول :اولین علتی که به نظر میرسد باید در صحبت های عوامانه وی و احساس خطر در دستکاری انتخابات جستجو کرد.ترامپ در سخنرانی هایش همیشه حامیان کلینتون را مورد هجمه قرار می داد و معتقد بود که «نظامی متغلب» از کلینتون حمایت می کنند که خواستار زمین زدن وی هستند. و هیلاری کلینتون فاسدترین فردی می دانست که تاکنون نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده شده است و او وحامیانش را متهم به نظر سازی میکرد.حتی ترامپ گوگل هم از حملات خود بی نصیب نگذاشت و گوگل را هم متهم به حمایت از خانم کلینتون کرد.در حقیقت ترامپ میلیاردر بعد از سالهای تجربه فعالیت در تلویزیون آموخته بود چگونه می توان بر افکار عمومی به جهت رسیدن به هدف مورد نظر تاثیر گذاشت وحتی آن را تغییر داد.
روشی که وی برای پیروزی در این انتخابات به کار گرفت روش مظلوم نمایی بود.مظلوم نمایی به این معتا که با برانگیختن احساسات بگونه ای خود را اینگونه نشان دهیم که مورد ظلم واقع شدیم باعث می شود که مردم براساس فطرتشان، مظلوم حمایت کنند وشخص ظالم را تقبیح کنند.در واقع کاری که ترامپ برای پیروزی در اتخابات به کار گرفت همین بود.در سخنرانی هایش همیشه خود را مظلوم نشان می داد که نظامی فاسد قصد ندارند وی به قدرت برسد.همین باعث شد که افکار عمومی نسبت به ترامپ حساس شوند و برخلاف حمایت قدرت ی از کلینتون از ترامپی حمایت کنند که اینگونه نشان داده شده بود مورد ظلم فاسدان قرار گرفته است.
تحلیل دوم کاملا متفاوت است و میتوان تحلیل رقیب تحلیل بالا دانست این تحلیل را میتوان در صحبت های ترامپ جستجو کرد که میتوان به آن هم توجه کرد.
ساخت قدرت با حمایت همه جانبه از کلینتون با عث شده بود که از طریق نظر سازی افکار عمومی را بگونه ای سوق بدهد که کلینتون در هرصورت پیروز این میدان است اما در واقعیت چیز دیگری بود.حتی نظر سنجی های که انجام میشد در حالت بدبینانه میتوان استراتژی برای القا پیروزی کلینتون بر ترامپ دانست.در واقع قدرت مستقر به دنبال این بود که بگونه ای القا کند که کلینتون برنده این کارزار است یعنی خواستار شکل دادن اذهان به این گونه بود در صورتی که در عینیت این وجود نداشت.از اول هم ترامپ پیروز میدان بوده اما دولت مستقر که می خواست از هم حزبی خود حمایت کند با دستکاری در نظر سنجی ها اینطور در اذهان مردمان آمریکا و جهان نشان میداد که ترامپ مغلوب و پیروز میدان کلینتون است .
پیروزی ترامپ درای ابعاد گوناگونی است که فقط ما به دو بخش کاملا متفاوت آن اشاره کردیم.از جمله مسئله ی ایمیل های کلینتون در این اواخر باعث شد که آرا زیادی از کلینتون بریزد.یا میتوان به آراء متخاصم بسیاری از آمریکاییان اشاره کرد که با وجود مخالفت با اندیشه های ترامپ به وی رای خواهند داد، چون هدفشان ایجاد تغییر در جامعه است.یا میتوان به این اشاره کرد که مردم آمریکا کلینتون و خانواده اش را آزموده بودند در نتیجه به دنبال فرد جدیدی با افکار جدید بودند.و ابعاد دیگر که در راین تحلیل کوتاه به همه آنها نمیتوان اشاره کرد
مسعود وزینی - تحلیل گر مسائل ی
درباره این سایت